اطلاعیه

Collapse
هیچ اطلاعیه ای هنوز ایجاد نشده است .

با کتاب های خوب آشنا شوید

Collapse
این تاپیک بسته شده است
X
این تاپیک مهم علامت‌گذاری شده است.
X
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
new posts

  • #31
    عنوان کتاب : ماهی سیاه کوچولو
    نویسنده : صمد بهرنگی


    خلاصه کتاب:
    یکی بود یکی نبود. یک ماهی سیاه کوچولو بود که با مادرش در جویباری زندگی میکرد.این جویبار از دیواره های سنگی کوه بیرون می زد و در ته دره روان میشد. خانۀ ماهی کوچولو و مادرش پشت سنگ سیاهی بود؛ زیر سقفی از خزه. شبها، دوتایی زیر خزه ها می خوابیدند. ماهی کوچولو حسرت به دلش مانده بود که یک دفعه هم که شده، مهتاب را توی خانه شان ببیند!»

    مادر و بچه، صبح تا شام دنبال همدیگر می افتادند و گاهی هم قاطی ماهی های دیگر می شدند و تند تند، توی یک تکه جا، میرفتند و برمی گشتند. این بچه یکی یک دانه بود ـ چون از ده هزار تخمی که مادر گذاشته بود ـ تنها همین یک بچه سالم در آمده بود.

    چند روزی بود که ماهی کوچولو تو فکر بود و خیلی کم حرف می زد. با تنبلی و بی میلی از این طرف به آن طرف می رفت و بر می گشت و بیشتر وقت ها هم از مادرش عقب می افتاد. مادر خیال می کرد بچه اش کسالتی دارد که به زودی برطرف خواهد شد، اما نگو که درد ماهی سیاه از چیز دیگری است!



    لینک فایل PDF:
    Mahi Siah Koocholo.pdf - 4shared.com - document sharing - download

    لینک فایل صوتی:
    Mahi Siah.mp3 - 4shared.com - online file sharing and storage - download - setare -e- sorkh
    ویرایش توسط Nejatian : https://i-phone.ir/forums/member/50786-nejatian در ساعت 02-04-2012, 05:01 PM

    نظر


    • #32
      شعری از شاملوی بزرگ

      کاش دلتنگی نیز نامِ کوچکی میداشت
      تا به جانش میخواندی:
      نامِ کوچکی
      تا به مهر آوازش میدادی،
      همچون مرگ
      که نامِ کوچکِ زندگیست
      و بر سکّوبِ وداعش به زبان می آوری
      هنگامی که قطاربان
      آخرین سوتَش را بدمد
      و فانوسِ سبز
      به تکان درآید:
      نامی به کوتاهی آهی
      که در غوغای آهنگینِ غلتیدنِ سنگینِ پولاد بر پولاد
      به لب جُنبه یی بَدَل می شود:
      به کلامی گفته و ناشنیده انگاشته
      یا ناگفته یی شنیده پنداشته.

      سطری
      شَطری
      شعری
      نجوایی یا فریادی گلودَر
      که به گوشی برسد یا نرسد
      و مخاطبی بشنود یا نشنود
      و کسی دریابد یا نه
      که «چرا فریاد؟»
      یا «با چه مایه از نیاز؟»
      و کسی دریابد یا نه
      که «مفهومی بود این یا مصداقی؟
      صوت واژه یی بود این در آستانه ی زایشی یا فرسایشی؟
      ناله*ی مرگی بود این یا میلادی؟
      فرمانِ رحیلِ قبیله مردی بود این یا نامردی؟
      خانی که به وادی برکت راه می نماید
      یا خائنی که به کج راهه ی نامرادی می*کشاند؟»

      و چه بر جای می مانَد آنگاه
      که پیکانِ فریاد
      از چِلّه
      رها شود؟ ــ:

      نیازی ارضا شده؟
      پرتابه یی
      به در از خویش
      یا زخمی دیگر
      به آماجِ خویشتن؟

      و بگو با من بگو با من:
      که می شنود
      و تازه
      چه تفسیر می کند؟
      ویرایش توسط Nejatian : https://i-phone.ir/forums/member/50786-nejatian در ساعت 04-04-2012, 06:20 PM

      نظر


      • #33
        عنوان کتاب: شاهزده احتجاب

        نوشته هوشنگ گلشیری



        خلاصه کتاب :
        شازده احتجاب رمان معروفی از هوشنگ گلشیری است که اولین بار به سال ۱۳۴۸ منتشر شد. پس از آن این رمان به چاپ*های متعدد رسیده*است و تا سال ۱۳۸۵ چهارده چاپ آن ارائه شده*است. شازده احتجاب را جیمز باکن نویسنده اسکاتلندی به انگلیسی ترجمه کرده*است.[خود گلشیری این اثر خود را خوش*اقبال*ترین کتاب خود نامیده است. شازده احتجاب به زبان فرانسوی نیز ترجمه شده استشازده احتجاب روایت فروپاشی نظام شاهی و خانی در سنت فرهنگی ایران است. شخصیت اول رمان شازده که شازده احتجاب نامیده می شود در اوهام و گذشته به روایت قسمتی از استبداد و بیداد خود و خانواده اش می پردازد. گلشیری در این رمان از شیوه سیال ذهن بهره می گیرد.فیلمی با همین نام و به کارگردانی بهمن فرمان آرا با اقتباس از این رمان ساخته شده*است.



        لینک دانلود PDF:
        shahzadeh.pdf - 4shared.com - document sharing - download

        لینک دانلود ePub:
        shahzadeh.epub - 4shared.com - online file sharing and storage - download

        نظر


        • #34
          مرثیه برای «ایگناسیو سانچز مخیاس»
          شاعر : فردریکو لورکا


          نه گاو نرت باز میشناسد نه انجیربُن
          نه اسبان نه مورچگان خانه ات.
          نه کودک بازت میشناسد نه شب
          چرا که تو دیگر مرده ای.

          نه صُلب سنگ بازت میشناسد
          نه اطلس سیاهی که در آن تجزیه میشوی.
          حتا خاطره ی خاموش تو نیز دیگر بازت نمیشناسد
          چرا که تو دیگر مرده ای.

          پاییز خواهد آمد، با لیسَکها
          با خوشه های ابر و قُله های درهمش
          اما هیچ کس را سر آن نخواهد بود که در چشمان توبنگرد
          چرا که تو دیگر مرده ای.
          چرا که تو دیگر مرده ای
          همچون تمامی ِ مرده گان زمین.
          همچون همه آن مرده گان که فراموش میشوند
          زیر پشته یی از آتشزنه های خاموش.

          هیچ کس بازت نمی شناسد، نه. اما من تو را می سرایم
          برای بعدها می سرایم چهره ی تو را و لطف تو را
          کمال ِ پخته گی ِ معرفتت را
          اشتهای تو را به مرگ و طعم ِ دهان مرگ را
          و اندوهی را که در ژرفای شادخویی ِ تو بود.

          زادنش به دیر خواهد انجامید ــ خود اگر زاده تواند شد ــ
          آندلسی مردی چنین صافی، چنین سرشار از حوادث.
          نجابتت را خواهم سرود با کلماتی که می موید
          و نسیمی اندوهگن را که به زیتون زاران می گذرد به خاطر می آورم

          توضیح :فدریکو گارسیا لورکا درخشانترین چهره ی شعر اسپانیا و در همان حال یکی از نامدارترین شاعران جهان است. شهرتی که نه تنها از شعر پرمایه ی او، که از زندگی ِ پُرشور و مرگ جنایت بارش نیز به همان اندازه آب میخورد.
          ویرایش توسط Nejatian : https://i-phone.ir/forums/member/50786-nejatian در ساعت 06-04-2012, 02:45 AM

          نظر


          • #35
            عنوان کتاب : وجدان بیدار
            نویسنده: اشتفان تسوایگ
            مترجم: سیروس آرین پور


            کتاب درباره یکی از مردان مبارز قرن شانزدهم میلادی است.در بحبوحه جنبش اصلاح دینی بر علیه دنیا پرستی پاپ ها و دنیا پرستی شان صدای خود را بلند می کند.نام او "سباستین کاستلیو"ست.



            لینک فایل PDF:
            http://file.up2.ir/images/w0z5hzaqlphpzfb6yfs.pdf

            نظر


            • #36
              گزیده ایی ازشعرهای نصرت رحمانی
              از مجموعۀ «پیاله دور دگر زد»


              شیرین!
              قفل طلایی!
              ای بازتاب رهایی!
              جام چهل کلید بخت گشایی!
              زیبایی ات
              در تاب نظم «نظامی» نیست؛
              در اعتبار حرمت زیبایی ات کلامی نیست؛
              سرخ لبت آویزبند هیچ پیامی نیست.

              شیرین!
              ای لای لای باد!
              آوازهای تیشه ی فرهاد
              راه گریز نیست؛
              جای ستیز نیست.
              مشکن مرا
              هشدار . . . هان!
              «پرویز» تاجدار،
              تیرش گذشت از چله ی کمان
              اما صدای شیهه «شبدیز»
              رعد است و برق بر تار و پود خرمن رویایم.
              ای نازنین ترین
              در کار مرگ نیز شکیبایم
              ای وای من
              ای وای
              وای به شبهایم

              شیرین!
              عشق است و زخم؛
              زخم است و خون؛
              خونآبه و جنون.
              دیگر نه کوه مانده نه اندوه.
              دیگر نه عشق مانده و نه مرگ پُر شُکوه.
              دیگر نه بیستونی و نه لذتِ ستوه.

              شیرین!
              وقتی دلی نمانده برای عشق،
              با من بگوی:
              «بر فرق خود بکوب گُل تاج تیشه را»

              اینک منم
              فرهاد کوهکن
              فواره ای بلند
              و رنگین کمان نور...؛
              ویرایش توسط Nejatian : https://i-phone.ir/forums/member/50786-nejatian در ساعت 06-04-2012, 08:42 PM

              نظر


              • #37
                عنوان : آخرین مهلت
                نویسنده : ژان پل سارتر
                مترجم : پ - بهروز


                این کتاب در خصوص وقایع جنگ جهانی دوم میباشد.
                ژان پل سارتر می نویسد:

                دوزخ از کجا آغاز میشود؟
                ازبندگی و اسارت.
                از جنگ و خونریزی.
                از آنچه خداوند به او داده است و قاون از او گرفته است ...

                لینک دانلود PDF:

                jan pol sarter-akharien mohlat.pdf - 4shared.com - document sharing - download - Ramin

                نظر


                • #38
                  عنوان : ابله - جلد اول
                  نویسنده: فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی


                  خلاصه کتاب:
                  داستان "ابله" که در 1868 نوشته شد و در آغاز انتشار آن در روسیه مورد استقبال قرار نگرفت، روایتگر داستان شاهزاده ای است که آخرین بازمانده از یک خاندان مهم و انقراض یافته است. او که ظاهرا گرفتار افسردگی روحی است و در واقع به نوعی ابلهی دچار است که به کلی قدرت اراده را از او سلب کرده از سفر سوئیس که مدتها به علل مزاجی در آن سکونت داشته، به میهن بازمیگردد. این مرد تیره روز که اعتماد نامحدودی نسبت به دیگران در او پدید آمده با آنکه پیوسته حاضر است که خود را در راه کمک به دیگران فدا کند، هرگز موفق به این کار نمیشود، زیرا قدرت و شهامت یک منجی را ندارد و نمیتواند کشمکشهای دیگران را که بر اثر تضادها بوجود آمده است، از میان بردارد و بدین طریق هرگز به سلامت روح دست نمییابد.
                  ابله در ردیف شاهکارهای داستایفسکی قرار دارد که با قدرتی عظیم بر روح خواننده چیره میشود، بی آنکه مسأله ای را حل کند.



                  لینک ePub:
                  ablah_jelde1.epub - 4shared.com - online file sharing and storage - download

                  لینک دانلود PDF :
                  ablah_jelde1.[www.yasbooks.com].pdf - 4shared.com - document sharing - download

                  نظر


                  • #39
                    رباعیات خیام :

                    گویند بهشت و و حور عین خواهد بود

                    وآنجا می ناب و انگبین خواهد بود

                    گر ما می و معشوقه گزیدیم چه باک

                    آخر نه به عاقبت همین خواهد بود


                    وقـت سحر است خیز ای مایـه ناز

                    نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز

                    کانها کـه بجـایند نــپایند کسی

                    و آن ها که شدند کس نمیآید باز

                    خیام اگر ز باده مستی خوش باش

                    با لاله رخی اگر نشستی خوش باش

                    چون عاقبت کار جهان نیستی است

                    انگار که نیستی چو هستی خوش باش


                    از جمله رفتگان این راه دراز

                    باز آمده ای کو که به ما گوید باز

                    هان بر سر این دو راهه از سوی نیاز

                    چیزی نگذاری که نمی آیی باز

                    نظر


                    • #40
                      عنوان : ابله - جلد دوم
                      نویسنده: فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی


                      خلاصه : به شرح فوق.

                      لینک دانلود ePub:
                      ablah_jelde2.epub - 4shared.com - online file sharing and storage - download

                      لینک دانلود PDF:

                      ablah_jelde2.[www.yasbooks.com].pdf - 4shared.com - document sharing - download

                      نظر


                      • #41
                        عنوان : ابله - جلد سوم
                        نویسنده: فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی


                        خلاصه: به شرح فوق

                        لینک دانلود epub:
                        ablah_jelde3.epub - 4shared.com - online file sharing and storage - download

                        لینک دانلود PDF:

                        ablah_jelde3.[www.yasbooks.com].pdf - 4shared.com - document sharing - download

                        نظر


                        • #42
                          شعری از فروغ فرخزاد
                          "از دوست داشتن"


                          امشب از آسمان ديده تو
                          روي شعرم ستاره مي بارد
                          در سكوت سپيد كاغذها
                          پنجه هايم جرقه مي كارد
                          شعر ديوانه تب آلودم
                          شرمگين از شيار خواهش ها
                          پيكرش را دوباره مي سوزد
                          عطش جاودان آتش ها

                          آري، آغاز دوست داشتن است
                          گر چه پايان راه ناپيداست
                          من به پايان دگر نينديشم
                          كه همين دوست داشتن زيباست

                          از سياهي چرا حذر كردن
                          شب پر از قطره هاي الماس است
                          آنچه از شب بجاي مي ماند
                          عطر سكر آور گل ياس است
                          .
                          .
                          .
                          داني از زندگي چه مي خواهم
                          من تو باشم، تو، پاي تا سر تو
                          زندگي گر هزارباره بود
                          بار ديگر تو، بار ديگر تو

                          آنچه در من نهفته دريائيست
                          كي توان نهفتنم باشد
                          با تو زين سهمگين توفاني
                          كاش ياراي گفتنم باشد
                          بسكه لبريزم از تو، مي خواهم
                          بدوم در ميان صحراها
                          سر بكوبم به سنگ كوهستان
                          تن بكوبم به موج درياها

                          بسكه لبريزم از تو، مي خواهم
                          چون غباري ز خود فرو ريزم
                          زير پاي تو سر نهم آرام
                          به سبك سايه تو آويزم

                          آري، آغاز دوست داشتن است
                          گر چه پايان راه ناپيداست
                          من به پايان دگر نينديشم
                          كه همين دوست داشتن زيباست

                          نظر


                          • #43
                            هشت کتاب استاد سهراب سپهری

                            با تشکر از دوسته عزیز sunman



                            لینک:
                            http://www.i-phone.ir/forums/thread38956.html

                            نظر


                            • #44
                              (اول اردیبهشت سالروز درگذشت سهراب عزیز)

                              باید امشب بروم
                              من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم
                              حرفی از جنس زمان نشنیدم
                              هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود
                              کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد
                              هیچ کس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت.

                              نظر


                              • #45
                                عنوان : دن کیشوت
                                نویسنده: ميگل دو سروانتس ساودرا
                                مترجم : محمد قاضی


                                خلاصه کتاب:

                                رمان دن كيشوت درباره سرگذشت مردي به نام الونسو كيخانو است. كيخانو يك نجيب زاده معمولي است كه پس از خواندن داستانهاي بيشمار درباره شواليه هاي ماجراجو، تحت تأثير شجاعت و دلاوري اين افراد قرار ميگيرد و تصميم ميگيرد خود نيز يك شواليه شود. كيخانو پس از اين تصميم نام خود را به دن كيشوت مانچا تغيير ميدهد و سوار اسب باركش خود به نام روسينا ننه ميشود و از روستايي ناشناخته در قلب اسپانيا به راه مي افتد تا زشتيها و بديها را از بين ببرد و از حقوق ستمديدگان دفاع كند. با پيش رفتن داستان آنچه آن را جذاب و خواندني تر ميكند، شوخ طبعي و گفته هاي بامزه شخصيت اصلي داستان يعني دن كيشوت است. به عنوان مثال او آنچنان اسير توهمات و روياهاي خود شده است كه كاروانسراها را با قلعه هاي افسون شده و يا دختران دهاتي را با شاهزادگان زيبا رو اشتباه ميگيرد. او تصور ميكند آسيابهاي بادي هيولاهاي بزرگي هستند و در روياي او دوشيزه اي زيبا رو به نام دولسينه آ وجود دارد كه دن كيشوت دل در گرو وفاداري او نهاده است.

                                شخصيت ديگر داستان دن كيشوت، سانچو است، سانچو برخلاف دن كيشوت اسير توهمات نگشته است و به خوبي آگاه است كه همه اينها مشتي توهم است اما با اين حال با صبر و حوصله پا به پاي استاد در اين سفر پر مخاطره همراه شده است. در ادامه داستان دن كيشوت پي ميبرد كه اين سفر يك سفر ماجراجويانه بي سرانجام بوده است. پس تصميم ميگيرد كه بازگردد اما در بازگشت جان ميدهد.

                                بسياري از كارشناسان ادبي رمز ماندگاري دن كيشوت را پيام انساني نهفته در دل داستان ميدانند. هاوارد مانسينگ استاد ادبيات دانشگاه پوردو شهر اينديانا ميگويد: دن كيشوت كتابي است كه براي مردم به معناي همه چيز است. بعيد است با خواندن اين داستان خود را در قالب يكي از شخصيتهاي دن كيشوت و يا سانچو نديد.



                                لینک ePub:
                                donkishot_www.epub - 4shared.com - online file sharing and storage - download

                                لینک PDF:

                                donkishot(www.iranmeet.com).pdf - 4shared.com - document sharing - download
                                ویرایش توسط Nejatian : https://i-phone.ir/forums/member/50786-nejatian در ساعت 22-04-2012, 04:20 PM

                                نظر

                                صبر کنید ..
                                X