مونا سیمپسون، خواهر استیو جابز، ستایش خود از برادرش را در مجله The New York Times به چاپ رساند.جملاتی که بیشترین احساس، و صمیمی ترین ادای احترام به استیو بعد از فوت او بود.
جملات برگزیده:
سه شنبه صبح، او در تماسی با من درخواست کرد که سریعاً به شهر پالو آلتو بروم. تن صدایش مهربان، عزیز و دوست داشتنی، اما مانند کسی که چمدانهایش را بسته و در ماشین گذاشته بود، به مانند کسی که هم اینک عازم سفری باشد، حتی او از این بابت متاسف بود، از ته دل متاسف بود، از اینکه ما را تنها میگذارد.
او وداعش را شروع کرد ومن او را از این کار باز داشتم. گفتم، "صبر کن، من آمدم. در راه فرودگاه هستم. بزودی به آنجا میرسم".
"من به تو گفتم حالا، چون شاید دیگر خیلی دیر باشد، عزیزم".
وقتی رسیدم، او و همسرش در حال خندیدن بودند درست به مانند دو شریکی که هر روز زندگیشان را در کنار یکدیگر گذرانده باشند. او به چشمهای فرزندانش خیره شده بود طوری که نمی خواست این نگاه را تمام کند.
سپس پس از اندی، برایم روشن شده بود که دیگر برای مدتی طولانی پیش ما نخواهد ماند.
طرز نفس کشیدنش تغییر کرد. سنگین وهدفمند شده بود. میتوانستم احساس کنم که دارد گامهایش را می شمارد، گویی که به او بیشتر از قبل فشار می آورد.
این آنچه که من به یاد دارم: او حتی روی این لحظه کار می کرد. مرگ برای استیو حاصل نشد، بلکه او بسوی مرگ شتافت.
روحش شاد.
منبع
جملات برگزیده:
سه شنبه صبح، او در تماسی با من درخواست کرد که سریعاً به شهر پالو آلتو بروم. تن صدایش مهربان، عزیز و دوست داشتنی، اما مانند کسی که چمدانهایش را بسته و در ماشین گذاشته بود، به مانند کسی که هم اینک عازم سفری باشد، حتی او از این بابت متاسف بود، از ته دل متاسف بود، از اینکه ما را تنها میگذارد.
او وداعش را شروع کرد ومن او را از این کار باز داشتم. گفتم، "صبر کن، من آمدم. در راه فرودگاه هستم. بزودی به آنجا میرسم".
"من به تو گفتم حالا، چون شاید دیگر خیلی دیر باشد، عزیزم".
وقتی رسیدم، او و همسرش در حال خندیدن بودند درست به مانند دو شریکی که هر روز زندگیشان را در کنار یکدیگر گذرانده باشند. او به چشمهای فرزندانش خیره شده بود طوری که نمی خواست این نگاه را تمام کند.
سپس پس از اندی، برایم روشن شده بود که دیگر برای مدتی طولانی پیش ما نخواهد ماند.
طرز نفس کشیدنش تغییر کرد. سنگین وهدفمند شده بود. میتوانستم احساس کنم که دارد گامهایش را می شمارد، گویی که به او بیشتر از قبل فشار می آورد.
این آنچه که من به یاد دارم: او حتی روی این لحظه کار می کرد. مرگ برای استیو حاصل نشد، بلکه او بسوی مرگ شتافت.
روحش شاد.
منبع
نظر